شاهکاری از شاعر و مداح اهل بیت حاج محمد رضا جوان:
29 دی 1393 توسط زینب
داعش چه ز “ما و کربلا” میدانی؟!!
ما را ز سر بریده می ترسانی؟!!
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم،
در مستی مرگمان نمی رقصیدیم!
ما شیفته ی راه شهادت هستیم؛
سرباز و فدایی امامت هستیم؛
صد بار اگر کشته به راهش گردیم،
با جان دگر دوباره برمی گردیم!
شاگر کلاس اول عباسیم،
پس روی حسین و زینبش حساسیم!
داعش نشوی خر و تعرض نکنی!
بر عمه و ارباب جسارت نکنی!
چون باز بفهمی که چه بی پرواییم،
با سر به ستیز خنجرت می آییم!
کودک نشوی، گول خودت را نخوری!
با خنجر خود دست خودت را نبری!
پا را ز گلیم خود فراتر نبری،
این لقمه بزرگ است، دهانت ندری!
با پا به سر بخت سیاهت نزنی،
با دست خودت گور خودت را نکنی!
پایت به حریم کربلا وا بشود،
صد کرب و بلای تازه بر پا بشود!!!!!